آرامم ...

بی تو

آرامــم نیست !

 

با ما چه کرده ای که...

 

 

 

 

 

 

طلای گنبد تو...

مرا طلای گنبد تو بی قرار میکند

 

نشسته ام....

نشسته ام چو غــبـاری

به شوق اذن دخــول

بــیـا بگو نتکانند

پـــادری هــا را

 

عدالت...

 

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند

 

عدالت آرام بخش دلهاست

 

گوشه ی صحنت...

چشم امید بر در لطف تو بسته است

هر زائری که گوشه ی صحنت نشسته است ...

 

ماه رمضان رفت و مرا یار نیامد...

مـــاه رمضـــان رفـــت و مــــرا یار نیامد

آن روشــــنی ســینــه تــــبــــدار نیامد

در این شـــــب آخــــر،

دم افطار بگویم

مولای همـــه،

حامــی و غمخوار نیامد

 

خداحافظ ای بهترین ماه خدا...

دل کندن از خوبیها چقدر سخت است

دل بریدن از دیدار دوستی عزیز

که روز ها و شب های مدیدی با او همنفس و مأنوس بوده‌ای

برای همدمی و همدلی باو، در دل شب از خواب ناز پریده‌ای

تا با لحظه‌های خلوتش همراه و همکلام شوی

 

بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا...

بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها...

بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی...

بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم

و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک

 

پروردگارا...

پروردگارا...

در آفتاب کم رنگ زندگانیم
و پیاده رویی که نمی دانم
به کدامین خیابان منتهی میشود
و در تلاطم شاخه های بی برگ
زیر چتری که ما را از باران مهربانیت جدا می کند
به دنبال نیمکتی می گردم
که لبریز از رویاهای کودکانه
و آرامش دلهای بی قرار باشد
آن گونه که بتوانم تو را در ذره ذره وجودم
احساس کنم

 

 

امروز جمعه است...

 امروز جمعه است

 

 جمعه ای که متبرک است به نامت و روزی که در آن ظهور خواهی کرد

 

اما کسی که گفت جمعه می آیی نگفت جمعه ی چه سالی؟چه ماهی؟ چه روزی؟ 
 

حتی نگفت چه ساعتی؟
 

چندین جمعه است که انتظارت را کشیدیم و نیامدی
 

 نکند جمعه ها بهانه است و قصد آمدن نداری؟
 

غروب جمعه های ما شده دلهره ،غم،ماتم دلواپسی...
 

حتی آنان که بودنت را قبول ندارند باز غروب جمعه که می شود
 

 به قول خودشان بی دلیل دلشان می گیرد و بغض می کنند 
 

اما تو خوب می دانی این بغض ها آنقدرها هم بی دلیل نیست
 

 همه منتظریم تا غروب یک روز جمعه ندای آسمانیت به گوشمان برسد
 

 جمعه ای دیگر تمام شد  ...   
 

 می گویند جمعه ها بهانه است آدم که شویم سه شنبه هم می آیی
 

 به قول یکی، امروز روزگاریست که شیطان فریاد میزند آدم پیدا کنید سجده خواهم کرد
 

 بیا مولاجان
 

 بیا که این همه عاشق شانه هایت را برای لحظه ای آرامش کم دارند 
 

بیا که هر روزمان مثل جمعه ها پراست از حس نبودنت
 

 ای غریب آشنای کوچه های انتظار ای یوسف زهرا

 

بیا...