مینویسم... گاهی برای خدا، گاهی برای خودم، گاهی برای دلم، گاهی هم برای تو .... و شاید بیشتر از همه برای تو! گاهی نوشته هایم را بی ذکر نام و نشان به نام دیگران دیدم... دیگرانی که هیچگاه مخاطب من نبوده و نیستند ! چه باک از این حرفها که مخاطب نوشته های من، خود میداند کیست و خوب هم میداند کدام نوشته مال اوست ! ننوشتم استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز است چون چوب حراج زدم به نوشته هایم و تو بدان اینجا تنها خــــلوتـکــــده ایست که هنوز از تو میگویم.... و هر شب برایت و ان یکاد میخوانم...
در هیاهوی زندگی دریافتم ؛ چه بسیار دویدن ها که فقط پاهایم را از من گرفت در حالی که گویی ایستاده بودم چه بسیار غصه ها که فقط باعث سپیدی موهایم شد در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود دریافته ام کسی هست که اگر بخواهد "می شود" و اگر نخواهند "نمی شود" به همین سادگی ...