----------------------------------------------------------
اللهم عجل لولیک الفرج
----------------------------------------------------------
اللهم عجل لولیک الفرج
جمعه ای بود وگذشت و در حصار شایدها باز ماندیم!!
آنقدرها هم که گفتیم وشنیدیم منتظر نبودیم!!
اشتیاق آمدنت را فریاد زدیم ولی در هیاهوی زمان فراموش کردیم انتظار و عاشقی و دلدادگی چگونه است
نوشتیم و سرودیم و خواندیم شعر هجرانت را ولی زندگیمان بی تو چه راحت گذشت!!
شنیدیم که یادمان هستی و از حال ما با خبری همت کردیم ولحظه ای مهربانیت را تصور کردیم
و باز گفتیم
شاید جمعه ای دیگر....
ولی هر چه که هستیم غروب آدینه آئینه دلمان تار میشود و غربت تمامی وجودمان را میگیرد
شاید خود ندانیم چرا ولی
دل بهانه ی تو را میگیرد و تورا میجوید
پی نوشت:
مـولــا هــزار و انـدی سـال چـقـدر غــریـبـانــ ه و تـنـهـا زیـستـ ه ای در ازدحـام مـا مـدعـیـان ...!
واحد اندازه گیری متر نیست
اشتیاق است
مشتاقش که باشی
حتی یک قدم هم فاصله ای دور است
خدای خوبِ من
زندگی به سختی اش می ارزد
اگر تو در انتهای هر قصه ایستاده باشی ...
فاطمه زهرا(س):
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد،
پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری!
مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو ،دلواپسی!
مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری !
مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد!
مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود!
مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن....
از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست ...
میلاد سراسر نور حضرت فاطمه سلام الله، نجمه آسمان امامت، آسیهِ صداقت ها، مریم پاکی ها، فاطمه خوبی ها،
و روز مادر و روز زن بر همه رهروان پاک فاطمی مبارک باد
وقتی که قلب هایمان کوچک تر از غصه هایمان میشود،
وقتی نمیتوانیم اشک هایمان را پشت پلک هایمان مخفی کنیم
و بغض هایمان پشت سر هم میشکند ...
وقتی احساس میکنیم
بدبختیها بیشتر از سهم مان است
و رنج ها بیشتر از صبرمان ...
وقتی امیدها ته میکشد
و انتظارها به سر نمیرسد ...
وقتی طاقتمان تمام میشود
و تحمل مان هیچ ...
آن وقت است که مطمئنیم به تو احتیاج داریم
و مطمئنیم که تو
فقط تویی که کمکمان میکنی ...
آن وقت است که تو را صدا میکنیم
و تو را میخوانیم ...
آن وقت است که تو را آه میکشیم
تو را گریه میکنیم ...
و تو را نفس میکشیم ...
وقتی تو جواب میدهی،
دانه دانه اشکهایمان را پاک میکنی ...
و یکی یکی غصه ها را از دلمان برمیداری ...
گره تک تک بغض هایمان را باز میکنی
و دل شکسته مان را بند میزنی ...
سنگینی ها را برمیداری
و جایش سبکی میگذاری و راحتی ...
بیشتر از تلاشمان خوشبختی میدهی
و بیشتر از حجم لب هایمان، لبخند ...
خواب هایمان را تعبیر میکنی،
و دعاهایمان را مستجاب ...
آرزوهایمان را برآورده می کنی ؛
قهرها را آشتی میدهی
و سختها را آسان
تلخ ها را شیرین میکنی
و دردها را درمان
ناامیدی ها، همه امید میشوند
و سیاهی ها سفیدسفید ...