چشم به راه بهار...

بهار هم نباشد به مهربانی تو از شکوفه لبریزیم...

چشم به راه بهار...

بهار هم نباشد به مهربانی تو از شکوفه لبریزیم...

چشم به راه بهار...

مینویسم...
گاهی برای خدا، گاهی برای خودم، گاهی برای دلم، گاهی هم برای تو ....
و شاید بیشتر از همه برای تو!
گاهی نوشته هایم را بی ذکر نام و نشان به نام دیگران دیدم...
دیگرانی که هیچگاه مخاطب من نبوده و نیستند !
چه باک از این حرفها که مخاطب نوشته های من، خود میداند کیست
و خوب هم میداند کدام نوشته مال اوست !
ننوشتم استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز است چون چوب حراج زدم به نوشته هایم
و تو بدان اینجا تنها خــــلوتـکــــده ایست که هنوز از تو میگویم....
و هر شب برایت و ان یکاد میخوانم...

آخرین مطالب

  • ۱۱ شهریور ۹۳ ، ۰۶:۲۳

آخرین نظرات

تا او نخواهد...

دوشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۵۰ ب.ظ
 
در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود
دریافته ام
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهند "نمی شود"
به همین سادگی ...

 
-----------------------------------------------------------

کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس
 
 
 
۹۲/۰۷/۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
چشم به راه

نظرات  (۱)

سلام

باز هم مثل همیشه عالی...
و حتی از همیشه بهتر...

خداقوت برادر
پاسخ:
سلام
ممنون بابت حضورتون

والا کپی و پیسش کاری نداشت فقط پیدا کردنش خیلی خسته م کرد...

بازم ممنون ...خدا نگدارتون باشه خواهر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی