چشم به راه بهار...

بهار هم نباشد به مهربانی تو از شکوفه لبریزیم...

چشم به راه بهار...

بهار هم نباشد به مهربانی تو از شکوفه لبریزیم...

چشم به راه بهار...

مینویسم...
گاهی برای خدا، گاهی برای خودم، گاهی برای دلم، گاهی هم برای تو ....
و شاید بیشتر از همه برای تو!
گاهی نوشته هایم را بی ذکر نام و نشان به نام دیگران دیدم...
دیگرانی که هیچگاه مخاطب من نبوده و نیستند !
چه باک از این حرفها که مخاطب نوشته های من، خود میداند کیست
و خوب هم میداند کدام نوشته مال اوست !
ننوشتم استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز است چون چوب حراج زدم به نوشته هایم
و تو بدان اینجا تنها خــــلوتـکــــده ایست که هنوز از تو میگویم....
و هر شب برایت و ان یکاد میخوانم...

آخرین مطالب

  • ۱۱ شهریور ۹۳ ، ۰۶:۲۳

آخرین نظرات

عزیز مهربان...

پنجشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۰ ب.ظ

 

از شوق اشک به چشمانم می دود

وقتی می بینم دوباره دست به سینه در پیشگاه تو نشسته ام

و آرام آرام با روح سبز و مهربان تو گفتگو می کنم

سینه ام لبریز از ایمان و مهر

به تو

به تو مهربان ترین نگاه زمین و آسمان، می گویم

و شکر می کنم که باز اجازه داده ای این من کوچک و نحیف بنالد

وقتی که می بینم

به این لاابالی سرگردان و مغرور

دوباره اذن ورود دادی

می بینم که دوباره اجازه دادی برای تو بگویم، بنویسم

وقتی می بینم که این خسته ترین جان عالم را

مهربانانه در آغوش التفات گرفته ای و نوازشم می کنی

وقتی این همه را می بینم چرا از شوق فریاد نزنم

عزیز مهربان

 

 

۹۲/۰۵/۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
چشم به راه

نظرات  (۱)

۰۲ شهریور ۹۲ ، ۰۱:۱۰ سعیده (ماندگار)

شکر که باز هم اذن ورود دادی...
............................................

دعا کنید این ماه زودتر بگذره...

میخوام برم پابوسشون...


پاسخ:
حاجت روا باشین...

انشالله برید و با دست پر هم برگردید...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی