مینویسم... گاهی برای خدا، گاهی برای خودم، گاهی برای دلم، گاهی هم برای تو .... و شاید بیشتر از همه برای تو! گاهی نوشته هایم را بی ذکر نام و نشان به نام دیگران دیدم... دیگرانی که هیچگاه مخاطب من نبوده و نیستند ! چه باک از این حرفها که مخاطب نوشته های من، خود میداند کیست و خوب هم میداند کدام نوشته مال اوست ! ننوشتم استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز است چون چوب حراج زدم به نوشته هایم و تو بدان اینجا تنها خــــلوتـکــــده ایست که هنوز از تو میگویم.... و هر شب برایت و ان یکاد میخوانم...
آقــا جــان ...
.مظلومیت ارثی ست اگر سیّد باشی ..
.عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری، وَلا اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوی
.برای من اینکه مردم را ببینم و تو را نبینم
.و از تو صدایی و نجوایی نشنوم سخت است ...
.اما ... چه خوب است که فقط تو مرا میبینی ...
.اگر من هم تو را میدیدم ،
.نمیدانستم با چه رویی به تو مینگریستم!
.اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج